- 19995
- 1000
- 1000
- 1000
پدران و فرزندان
«آرکادی» بهتازگی از دانشگاه «سن پترزبورگ» فارغالتحصیل شده و به همراه یکی از دوستانش «بازازوف» به املاک ییلاقی پدرش در استانی دورافتاده در روسیه بازگشتهاست.
از ایرانصدا بشنوید
پدر او، نیکولای، با خوشحالی دو مرد جوان را در املاک خود میپذیرد، اما برادر نیکولای، پاول، از فلسفهی عجیب و غریب و نوپایی به نام «نیهیلیسم» که مردان جوان، بهویژه بازاروف از آن طرفداری میکنند، ناراحت میشود.
نیکولای، در ابتدا با خوشحالی از بازگشت پسرش به خانه استقبال میکند، اما آرامآرام اضطراب وجود او را فرا میگیرد، زیرا متوجه میشود که آرکادی بسیار تحتتأثیر بازاروف است. از نظر او این عقاید رادیکال است و باعث میشود عقاید خودش را کنار بگذارد.
نیکولای همیشه با انجام کارهایی ازقبیل بازدید از پسرش در مدرسه، سعی کرده تا حد ممکن امروزی بماند تا این دو نفر بهاندازهی قبل نزدیک باشند... .
* دربارهی کتاب:
کتاب «پدران و پسران» سال 1862 در مسکو منتشر شد و پنج سال بعد برای اولین بار به انگلیسی برگردانده شد. از آن زمان تا کنون پدران و پسرانِ «ایوان تورگنیف» در بسیاری از کشورهای دنیا ترجمه و منتشر شدهاست. در بعضی از ترجمهها این کتاب، پدران و فرزندان نامیده شدهاست.
تورگنیف این رمان را به عنوان پاسخی در برابر جدال بین دو جریان فرهنگی «لیبرال و نیهیلیست» در روسیه نوشت. او در کتابش لیبرالهای دههی سی قرن نوزدهم میلادی را پدران و نیهیلیستها را پسران نامیدهاست.
کتاب پدران و فرزندان از دیدگاه روزنامهی «گاردین» در فهرست 1001 کتابی که باید پیش از مرگ خوانده شوند، قرار گرفتهاست.
رمان پدران و پسران رمانی تاثیرگذار در تاریخ ادبیات و هنر جهان است. از این رمان در آثار دیگری نیز الهام گرفته شدهاست. نمایش «هیچ چیز مقدس نیست» سال 1988 براساس این رمان در کانادا اجرا شد. این نمایشنامه ده سال بعد بهصورت تلهفیلم درآمد و از شبکهی کانادایی «سی بی سی تلهویژن» پخش شد.
همچنین «بریان فریل» نمایشنامهنویس اتریشی، در سال 1987، تئاتری به نام پدران و پسران را براساس این کتاب روی صحنه برد.
* دربارهی نویسنده:
«ایوان تورگنیف»، با نام کامل «ایوان سرگئییویچ تورگنیف»، نهم نوامبر سال 1818 در یک خانوادهی اشرافی در شهر «اریول» کشور روسیه متولد شد. پدرش سرهنگ ارتش روسیه بود و در برخی از مهمترین جنگهای آن دوران، از جمله لشکرکشی فرانسه به روسیه در سال 1812، حضور داشت. ایوان تورگنیف و دو برادرش توسط مادر خانواده پرورش یافتند؛ زنی تحصیلکرده و بسیار مستبد و سختگیر که کودکی سختی را گذرانده بود.
دوران کودکی و نوجوانی ایوان تورگنیف در فضای روستایی سپری شد؛ جایی که او از نزدیک تحقیر شدن و زندگی سخت رعیتهای روستایی را مشاهده کرد و شاهد ستمهایی بود که ثروتمندان به کارگران و دهقانان روا میداشتند. مادرش یکی از همین افراد مستبد بود. استبداد مادر در ذهن ایوان تورگنیف برای همیشه ثبت شد و او در برخی از داستانهایش، رفتار خشن مادر، بهویژه طرز برخوردش با کشاورزهای روسی، را توصیف کردهاست.
سالها بعد، زمانی که ایوان تورگنیف کار اداری خود را ترک و شروع به نویسندگی کرد و خواست از درد دهقانان بنویسد، مادرش او را از ثروت محروم کرد و زندگی سخت ایوان تورگنیف از لحاظ مالی، همزمان با نویسنده شدنش، آغاز شد.
پدر خانواده که فردی مهربان بود، اغلب اوقات در کنارشان نبود و دوری از او باعث ناراحتی ایوان میشد. ایوان تورگنیف ناراحتی و احساس عمیق و بغرنج خود از این دوری را در رمان «عشق اول» که نوعی زندگینامهی خودنوشت محسوب میشود، منعکس کرده است. خانوادهی تورگنیف به همراه سه فرزندشان و زمانی که ایوان چهارساله بود، به فرانسه و آلمان رفتند و چند سال دور از وطن زندگی کردند. آنها در سال 1827 به مسکو برگشتند و ایوان تورگنیف نزد بهترین معلمان آن دوره تحصیل کرد.
ایوان تورگنیف 16ساله بود که تحصیل در دانشگاه مسکو را آغاز کرد و سپس در رشتهی زبانشناسی دانشگاه سنپترزبورگ ادامهی تحصیل داد. در همین دوران بود که شعر سرودن را با الهام از آثار یکی از مطرحترین شاعران انگلیسی به نام «لرد بایرون» آغاز کرد و بهتدریج آثارش را در نشریات آن دوران به چاپ رساند. سپس به آلمان رفت و به مدت دو سال، به یادگیری فلسفه و زبانهای قدیمی و تاریخ پرداخت. تحصیل در آلمان ایوان تورگنیف را با افکار «گئورگ ویلهلم فریدریش هگل»، فیلسوف نامدار و اثرگذار آلمانی، آشنا کرد که بر اندیشهها و نگاهش به زندگی تأثیر فراوانی گذاشت.
ایوان تورگنیف که خارج از روسیه زندگی میکرد، با شنیدن خبر بیماری مادرش در سال 1850 به روسیه بازگشت. رابطهی مادر و پسر در آخرین ساعات حیات مادر، دوباره دوستانه شد و ایوان تورگنیف را صاحب ثروتی هنگفت کرد.
نخستین اثر مهم ایوان تورگنیف کتاب «خاطرات یک شکارچی» بود که آن را در فاصلهی زمانی سالهای 1841 تا 1850 نوشت. این کتاب که آیینهای از فقر و مصیبتهای مردم روسیه و شامل انتقادهایی تند و تیز علیه دولت بود، خشم مقامات دولت تزاری را برافروخت. بعد از آن، نوشتن مقالهای در تمجید از «نیکلای گوگول»، نویسندهی روسی، بهانهای شد تا مقامات دولتی نتوانند کلام انتقادی و تأثیرگذار تورگنیف را تاب بیاورند. اینگونه شد که ایوان تورگنیف به زندان افتاد و سپس تبعید شد.
ایوان تورگنیف که آرمانهای بسیاری در سر داشت، از همین دوران هم برای مطالعه بهره جست و دو رمان «آشیانهی اشراف» و «پدران و فرزندان» را به رشتهی تحریر درآورد. سکونت در فرانسه سبب آشنایی ایوان تورگنیف با برخی نویسندگان آن زمان شد. او با نویسندگانی چون «گی دو موپاسان، ژرژ ساند و گوستاو فلوبر» یک محفل ادبی در رستوران ماینی تشکیل دادند و در آنجا به بحث و گفتوگو پرداختند.
ایوان تورگنیف فردی اجتماعی و خوشبرخورد بود و در محافل مختلف توانست استعداد خود را در نویسندگی را به همگان ثابت کند و راهی باشد برای معرفی ادبیات روسیه به نویسندگان جهان. ضمن اینکه سکونت او در فرانسه و معاشرت با نویسندگان فرانسوی سبب شد او برخی داستانهایش را به زبان فرانسوی بنویسد.
ایوان تورگنیف از سال 1862 تا 1870 در آلمان زندگی کرد و دوباره به فرانسه بازگشت، تا اینکه سوم سپتامبر 1883 در 65سالگی در فرانسه دیده از جهان فرو بست.
آثار او عبارتند از:
*رمانها: رودین (1856)، آشیانه نجبا (1859)، در شرف وقوع (1860)، پدران و پسران (1862)، دود (1867)، زمین دست نخورده (1877)؛
*داستانهای کوتاه: مرداب آرام، فاوست، عشق نخستین، آسیا، خاطرات مرد زیادی، کاروانسرا، شکارچی در سایهروشن (1852)، شاه لیر استپها (1870)، ترانه عشق پیروز (1881)، در آستانه فردا، دُن کیشوت روسی (مجموعه 4 داستان کوتاه)، در پانسیون اعیان؛
*نمایشنامهها: یک کار شتابزده (1843)، گفتگو در بزرگراه (1850)، بزدنژ (1846)، ابله سرنوشت (1852)، یک ماه در روستا (1855)، شامگاهی درسورنتو (1882).
* کتاب:
Fathers and Sons
Originally published: February 1862
Author: Ivan Turgenev
Pages: 226 pp (2001 Modern Library Paperback Edition)
Genre: Political, romance, philosophical
Original title: Отцы и дѣти (Otcy i deti)
نیکولای، در ابتدا با خوشحالی از بازگشت پسرش به خانه استقبال میکند، اما آرامآرام اضطراب وجود او را فرا میگیرد، زیرا متوجه میشود که آرکادی بسیار تحتتأثیر بازاروف است. از نظر او این عقاید رادیکال است و باعث میشود عقاید خودش را کنار بگذارد.
نیکولای همیشه با انجام کارهایی ازقبیل بازدید از پسرش در مدرسه، سعی کرده تا حد ممکن امروزی بماند تا این دو نفر بهاندازهی قبل نزدیک باشند... .
* دربارهی کتاب:
کتاب «پدران و پسران» سال 1862 در مسکو منتشر شد و پنج سال بعد برای اولین بار به انگلیسی برگردانده شد. از آن زمان تا کنون پدران و پسرانِ «ایوان تورگنیف» در بسیاری از کشورهای دنیا ترجمه و منتشر شدهاست. در بعضی از ترجمهها این کتاب، پدران و فرزندان نامیده شدهاست.
تورگنیف این رمان را به عنوان پاسخی در برابر جدال بین دو جریان فرهنگی «لیبرال و نیهیلیست» در روسیه نوشت. او در کتابش لیبرالهای دههی سی قرن نوزدهم میلادی را پدران و نیهیلیستها را پسران نامیدهاست.
کتاب پدران و فرزندان از دیدگاه روزنامهی «گاردین» در فهرست 1001 کتابی که باید پیش از مرگ خوانده شوند، قرار گرفتهاست.
رمان پدران و پسران رمانی تاثیرگذار در تاریخ ادبیات و هنر جهان است. از این رمان در آثار دیگری نیز الهام گرفته شدهاست. نمایش «هیچ چیز مقدس نیست» سال 1988 براساس این رمان در کانادا اجرا شد. این نمایشنامه ده سال بعد بهصورت تلهفیلم درآمد و از شبکهی کانادایی «سی بی سی تلهویژن» پخش شد.
همچنین «بریان فریل» نمایشنامهنویس اتریشی، در سال 1987، تئاتری به نام پدران و پسران را براساس این کتاب روی صحنه برد.
* دربارهی نویسنده:
«ایوان تورگنیف»، با نام کامل «ایوان سرگئییویچ تورگنیف»، نهم نوامبر سال 1818 در یک خانوادهی اشرافی در شهر «اریول» کشور روسیه متولد شد. پدرش سرهنگ ارتش روسیه بود و در برخی از مهمترین جنگهای آن دوران، از جمله لشکرکشی فرانسه به روسیه در سال 1812، حضور داشت. ایوان تورگنیف و دو برادرش توسط مادر خانواده پرورش یافتند؛ زنی تحصیلکرده و بسیار مستبد و سختگیر که کودکی سختی را گذرانده بود.
دوران کودکی و نوجوانی ایوان تورگنیف در فضای روستایی سپری شد؛ جایی که او از نزدیک تحقیر شدن و زندگی سخت رعیتهای روستایی را مشاهده کرد و شاهد ستمهایی بود که ثروتمندان به کارگران و دهقانان روا میداشتند. مادرش یکی از همین افراد مستبد بود. استبداد مادر در ذهن ایوان تورگنیف برای همیشه ثبت شد و او در برخی از داستانهایش، رفتار خشن مادر، بهویژه طرز برخوردش با کشاورزهای روسی، را توصیف کردهاست.
سالها بعد، زمانی که ایوان تورگنیف کار اداری خود را ترک و شروع به نویسندگی کرد و خواست از درد دهقانان بنویسد، مادرش او را از ثروت محروم کرد و زندگی سخت ایوان تورگنیف از لحاظ مالی، همزمان با نویسنده شدنش، آغاز شد.
پدر خانواده که فردی مهربان بود، اغلب اوقات در کنارشان نبود و دوری از او باعث ناراحتی ایوان میشد. ایوان تورگنیف ناراحتی و احساس عمیق و بغرنج خود از این دوری را در رمان «عشق اول» که نوعی زندگینامهی خودنوشت محسوب میشود، منعکس کرده است. خانوادهی تورگنیف به همراه سه فرزندشان و زمانی که ایوان چهارساله بود، به فرانسه و آلمان رفتند و چند سال دور از وطن زندگی کردند. آنها در سال 1827 به مسکو برگشتند و ایوان تورگنیف نزد بهترین معلمان آن دوره تحصیل کرد.
ایوان تورگنیف 16ساله بود که تحصیل در دانشگاه مسکو را آغاز کرد و سپس در رشتهی زبانشناسی دانشگاه سنپترزبورگ ادامهی تحصیل داد. در همین دوران بود که شعر سرودن را با الهام از آثار یکی از مطرحترین شاعران انگلیسی به نام «لرد بایرون» آغاز کرد و بهتدریج آثارش را در نشریات آن دوران به چاپ رساند. سپس به آلمان رفت و به مدت دو سال، به یادگیری فلسفه و زبانهای قدیمی و تاریخ پرداخت. تحصیل در آلمان ایوان تورگنیف را با افکار «گئورگ ویلهلم فریدریش هگل»، فیلسوف نامدار و اثرگذار آلمانی، آشنا کرد که بر اندیشهها و نگاهش به زندگی تأثیر فراوانی گذاشت.
ایوان تورگنیف که خارج از روسیه زندگی میکرد، با شنیدن خبر بیماری مادرش در سال 1850 به روسیه بازگشت. رابطهی مادر و پسر در آخرین ساعات حیات مادر، دوباره دوستانه شد و ایوان تورگنیف را صاحب ثروتی هنگفت کرد.
نخستین اثر مهم ایوان تورگنیف کتاب «خاطرات یک شکارچی» بود که آن را در فاصلهی زمانی سالهای 1841 تا 1850 نوشت. این کتاب که آیینهای از فقر و مصیبتهای مردم روسیه و شامل انتقادهایی تند و تیز علیه دولت بود، خشم مقامات دولت تزاری را برافروخت. بعد از آن، نوشتن مقالهای در تمجید از «نیکلای گوگول»، نویسندهی روسی، بهانهای شد تا مقامات دولتی نتوانند کلام انتقادی و تأثیرگذار تورگنیف را تاب بیاورند. اینگونه شد که ایوان تورگنیف به زندان افتاد و سپس تبعید شد.
ایوان تورگنیف که آرمانهای بسیاری در سر داشت، از همین دوران هم برای مطالعه بهره جست و دو رمان «آشیانهی اشراف» و «پدران و فرزندان» را به رشتهی تحریر درآورد. سکونت در فرانسه سبب آشنایی ایوان تورگنیف با برخی نویسندگان آن زمان شد. او با نویسندگانی چون «گی دو موپاسان، ژرژ ساند و گوستاو فلوبر» یک محفل ادبی در رستوران ماینی تشکیل دادند و در آنجا به بحث و گفتوگو پرداختند.
ایوان تورگنیف فردی اجتماعی و خوشبرخورد بود و در محافل مختلف توانست استعداد خود را در نویسندگی را به همگان ثابت کند و راهی باشد برای معرفی ادبیات روسیه به نویسندگان جهان. ضمن اینکه سکونت او در فرانسه و معاشرت با نویسندگان فرانسوی سبب شد او برخی داستانهایش را به زبان فرانسوی بنویسد.
ایوان تورگنیف از سال 1862 تا 1870 در آلمان زندگی کرد و دوباره به فرانسه بازگشت، تا اینکه سوم سپتامبر 1883 در 65سالگی در فرانسه دیده از جهان فرو بست.
آثار او عبارتند از:
*رمانها: رودین (1856)، آشیانه نجبا (1859)، در شرف وقوع (1860)، پدران و پسران (1862)، دود (1867)، زمین دست نخورده (1877)؛
*داستانهای کوتاه: مرداب آرام، فاوست، عشق نخستین، آسیا، خاطرات مرد زیادی، کاروانسرا، شکارچی در سایهروشن (1852)، شاه لیر استپها (1870)، ترانه عشق پیروز (1881)، در آستانه فردا، دُن کیشوت روسی (مجموعه 4 داستان کوتاه)، در پانسیون اعیان؛
*نمایشنامهها: یک کار شتابزده (1843)، گفتگو در بزرگراه (1850)، بزدنژ (1846)، ابله سرنوشت (1852)، یک ماه در روستا (1855)، شامگاهی درسورنتو (1882).
* کتاب:
Fathers and Sons
Originally published: February 1862
Author: Ivan Turgenev
Pages: 226 pp (2001 Modern Library Paperback Edition)
Genre: Political, romance, philosophical
Original title: Отцы и дѣти (Otcy i deti)
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان