- 9657
- 1000
- 1000
- 1000
شب بلند بی قراری
در نیمهشبی تاریک، مرد جوانی سراسیمه و مضطرب، درحال فرار، خودرویی شخصی را در خیابان متوقف میکند و بهعنوان مسافر سوار آن میشود. مرد نگران آن است که کسی آنها را تعقیب کند و از راننده میخواهد که به مقصدی نامعلوم برود.
راننده در گفتوگوی خود با مرد جوان سعی میکند علت نگرانی و سراسیمگی او را بفهمد. راننده بسیار مرموز و مشکوک است. مرد قصد میکند تا از ماشین پیاده شود، اما درهای ماشین قفل است. راننده که دریافته از مرد کار خلافی سرزده و درحال فرار است، به راهش ادامه میدهد و از او بابت علت فرارش اخاذی میکند.
راننده از مرد علت دزدیاش را جویا میشود، اما مرد اظهار میدارد که دزدی نکردهاست. مرد جوان که بسیار مضطرب است، میگوید که بعد از 15 سال زبانش باز شده و به حرف آمدهاست. او خاطرهای از دوران کودکیاش را تعریف میکند که دراثر اتفاقی ترسناک زبانش بند آمده و توان حرف زدن را از دست دادهاست.
راننده در گوشهای از خیابان خودرویش را متوقف میکند، برای مرد جوان چای میریزد و از او میخواهد که اصل ماجرا را تعریف کند... .
راننده در گفتوگوی خود با مرد جوان سعی میکند علت نگرانی و سراسیمگی او را بفهمد. راننده بسیار مرموز و مشکوک است. مرد قصد میکند تا از ماشین پیاده شود، اما درهای ماشین قفل است. راننده که دریافته از مرد کار خلافی سرزده و درحال فرار است، به راهش ادامه میدهد و از او بابت علت فرارش اخاذی میکند.
راننده از مرد علت دزدیاش را جویا میشود، اما مرد اظهار میدارد که دزدی نکردهاست. مرد جوان که بسیار مضطرب است، میگوید که بعد از 15 سال زبانش باز شده و به حرف آمدهاست. او خاطرهای از دوران کودکیاش را تعریف میکند که دراثر اتفاقی ترسناک زبانش بند آمده و توان حرف زدن را از دست دادهاست.
راننده در گوشهای از خیابان خودرویش را متوقف میکند، برای مرد جوان چای میریزد و از او میخواهد که اصل ماجرا را تعریف کند... .
از ایرانصدا بشنوید
در بطن تاریک و مرموز شبهای تهران چه میگذرد؟ آیا میتوان به خودروها یا آدمهایی که در خیابانهای تاریک این شهر درحال رفتوآمد هستند، اعتماد کرد؟ این نمایش را بشنوید تا شاید پاسخ این پرسشها را پیدا کنید.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان