منو
داستان‌‌‌های کوتاه خورخه لوئیس بورخس

داستان‌‌‌های کوتاه خورخه لوئیس بورخس

  • 8 قطعه
  • 122 دقیقه مدت کتاب
  • 9976 دریافت شده
این کتاب گویا دربردارنده‌‌ی پنج داستان کوتاه از این نویسنده‌ی شهیر آرژانتینی است. این داستان‌ها عبارت‌اند از: زخم شمشیر، دوست نالوطی، مواجهه، ابن‌‌حُقان بخاری و مرگ او در هزارتوی خود و کتابخانه‌ی بابل.

از ایرانصدا بشنوید

* درباره‌ی نویسنده:
«خورخه لوئیس بورخس»، نویسنده، شاعر، داستان‌سرا و یکی از بزرگ‌ترین مقاله‌نویسان و مترجمان آرژانتینی، در 24 اوت 1899 در آرژانتین و در پایتخت این کشور یعنی «بوئنوس آیرس» دیده به جهان گشود.
بورخس، در خانواده‌ای دیده به جهان گشود که از اشراف بودند. درواقع ثروت خانوادگی آن‌ها و هم موقعیت اجتماعی‌شان به‌گونه‌ای بود که بورخس دوران کودکی و نوجوانی را بدون هیچ دغدغه‌ای به پایان رساند. در همین دوره نیز بود که وی به‌علت امکانات بسیاری که در خانواده‌شان وجود داشت، زبان انگلیسی را که یک زبان بین‌المللی بود، زودتر از زبان مادری‌اش یعنی اسپانیایی که زبان رایج آرژانتین بود، یاد گرفت. درواقع این مسئله بدین جهت برای خانواده اهمیت داشت که پدرش یک معلم زبان انگلیسی بود و او انگلیسی را نزد او آموخت.
پدرش علاوه بر استادی و معلمی، یک مجموعه‌‌دار بزرگ ادبی بود و کتابخانه‌ای داشت که بسیار بسیار ارزشمند بود و تقریباً از همه جای دنیا آثار ادبی و علمی در آن دیده می‌شد. این کتابخانه برای بورخس جای اسباب‌بازی‌های دوره‌ی کودکی و نوجوانی را گرفت؛ به‌گونه‌ای که همیشه در این کتابخانه بود. او هر روز کتاب می‌خواند و برای کتاب خواندن حاضر بود تن به هر کاری بدهد. حتی پدرش تعریف می‌کرد وقتی که بورخس به سراغ کتاب‌ها می‌رفته، دیگر نه چیزی می‌شنیده و نه هیچ‌گاه به مفهومی به نام زمان فکر می‌کرده است. او در این دوره از زندگی توانست با شعر بزرگانی چون آلن پو، رابرت لوئیس، مارک تواین و دیگر شاعران و نویسندگان جهان ارتباط برقرار کند. اما بعد در سال 1914 بود که به ژنو رفت. ماجرای رفتن او به ژنو به‌علت بیماری پدر بود. در خانواده‌ی بورخس بیماری بینایی، یک مسئله‌ی ارثی بود و این مسئله باعث شده بود که بورخس به همراه پدر به ژنو برای درمان بیماری برود و چندی نگذشت که خود او نیز به این امر گرفتار شد و مشکل بینایی پیدا کرد.
ورود به ژنو برای او بسیار اتفاقات مهمی را در برداشت. نخستین مسئله این بود که او زمانی به ژنو وارد شده بود که جنگ جهانی اول آغاز شده بود و او در سوئیس (کشوری که در میانه‌ی جنگ بی‌طرف بود) زندگی می‌کرد. او سوئیس را محیط فرهنگی و علمی مناسبی دید و همین مسئله باعث شد که در این کشور با فرهنگ اروپا ارتباط برقرار کند. از این رو ابتدا زبان‌های رایج در اروپا (زبان‌های فرانسوی و آلمانی) را فرا گرفت و بعد به خوانش آثار مربوط به این دو زبان روی آورد.
سال 1921 سالی بود که وی دوباره به وطن برگشت. بازگشت او به وطن این بار با راه‌اندازی مجله‌ای ادبی آغاز شد. او که تجربیات ژنو و سال‌ها مطالعه را در خود انباشته می‌دید، با همکاری عده‌ای از ادیبان آرژانتین شروع به نشر مجله‌ای در باب ادبیات کرد و محافل ادبی را بیش از پیش در این کشور رونق داد.
در همین دوران وی مجموعه شعرهای خود را منتشر کرد که بسیار نیز با اقبال روبه‌‌رو شد، اما اتفاقی که در سال 1938 برای پدرش افتاد باعث شد که به‌کل مراسم و محافل ادبی را ترک کند و زندگی را به نوع دیگری پیش بگیرد.
در این سال پدرش جهان را ترک کرد و بورخس گویی خودش را از دست داد و روزگار دیگری را تجربه کرد. او ابتدا به کتابخانه‌ای رفت و کارمند آن شد. کار کردن در کتابخانه برای بورخس ایده‌های فراوانی را به همراه می‌آورد و مهم‌ترین دوران کاری ادبی او را نیز شکل می‌دهد. او کتاب «الف» را در همین دوران از زندگی‌اش نوشت که یکی از شاخص‌ترین آثار داستانی و ادبی تاریخ ادبیات جهان است.
در سال‌های بعد از این وی به سمت رئیس کتابخانه‌ی ملی آرژانتین و بعد از آن نیز تدریس در دانشگاه مشغول شد؛ اما مشکل بینایی برای او شرایطی را فراهم آورد که نتوانست دیگر بنویسد و برای نوشته‌هایش از منشی‌اش کمک می‌گرفت و برای دوستان و منشی‌اش متن را دیکته می‌کرد و آن‌ها می‌نوشتند. او قلم بسیار شیوایی داشت و در این حوزه بسیار از کافکا بهره گرفته بود.
سرانجام خورخه لوئیس بورخس در 14 ژوئن 1986 برای همیشه دنیا را ترک گفت.

تعدادی از شاخص‌ترین آثار خورخه لوئیس بورخس عبارت‌اند از:
الف – م، ویرانه‌های مدور، الف و چند داستان دیگر، کتابخانه‌ی بابل، اطلس، هزارتوهای بورخس، کتاب موجودات خیالی، اولریکا و هشت داستان دیگر، نامه‌های پرتب‌وتاب، حافظه‌ی شکسپیر، شش مسئله برای دُن ایسیدرو پارودی، معمای شکسپیر، دشنه‌ها، جاودانه‌ها و ... .

***** از شما مخاطبین محترم بابت کیفیت پایین برخی قسمت های این کتاب صوتی پوزش می خواهیم.*****

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

5

محتوا و داستان

5

آسیب ها

فصل ها

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • موسیقی های افتضاح انتخاب چه کسی هستند باعث خراب شدن داستان هستند
  • چه خوب که بخش نقد داره
  • این چه شیوه ای ست که نظرات در ایرانصدا با محدودیت شدید منتشر میشود!!؟ نظری که در آن توهینی وجود ندارد چرا منتشر نمیشود!؟ بسیاری از مخاطب های شما از روی همین نظرات وقت میگذارند و یک کتاب صوتی را برای شنیدن انتخاب می‌کنند...
  • سلام اگر حالات نمایشی باشد بهتر است
  • من‌تمام شبها با گوش کردن به کتابهای صوتی شما به خواب می روم. کارهای قابل تقدیر و تشکری را بطور رایگان در اختیار شنوندگان قرار می دهید. ممنون
  • کاربر مهمان
    کاش براي سرعت و تندخواني فايل‌ها گزينه‌اي داشتيد، تقريبا تمام اَپ‌پادکست‌هاي حرفه‌اي، اين آپشن رو به مخاطب پيشنهاد مي‌دن، به ويژه در روزگار فعلي که وقت‌ها غنيمتي بيش از گذشته‌اند.
    اگر از اپلیکیشن ایران صدا استفاده کنید میتونید از این امکانات استفاه کنید
  • صدا ضعیف بود

تصاویر

از همین گوینده

کتاب گویا