- 18296
- 1000
- 1000
- 1000
بدانید من فاطمه هستم
کتاب «بدانید من فاطمه هستم» نقش و جایگاه حضرت زهرا (س) را از تولّد تا شهادت ایشان و پس از آن، بررسی میکند. این کتابِ چهارده فصلی شاملِ سرگذشت، شخصیّت، اسرار زندگی و جایگاه حضرت فاطمه زهرا (س) است و مستند به آیات، احادیث و روایات است.
از ایرانصدا بشنوید
این کتاب با هدفِ شناخت بخش کوچکی از جنبههای شخصیّتی و مقام والای «حضرت فاطمه (س)» و روشنگری دربارهی بسیاری شبهات و مجهولات مربوط به ایشان نگاشته شده است.
«شخصیّت حضرت زهرا (س) در کلام وحی»، «ولایت حضرت فاطمه (س)»، «اسرار و آثار حضرت فاطمه زهرا (س)»، «کرامات و معجزات حضرت فاطمه (س)» و «دفاع حضرت فاطمه (س) از امامت و امام خویش»، از محورهای اصلی کتاب است.
***
«إِعْلَمُوا أَنّی فاطِمَۀ؛ بدانید من فاطمه هستم!» بر اساس حکمت الهی، تولّد دختری که تکمیلکنندهی موضوع نبوت و پایهگذار مسئلهی امامت است و به القاب «امّابیها» و «اُمُومَۀ الائمّه» مزیّن شده، نیازمند مقدّماتی است که در صورت فراهم نشدن، کار به سرانجام نمیرسد. امّا در زمینهی مقدّمات تولّد حضرت فاطمه (س) در زمان حیات پیامبر اکرم (ص) اختصاصاً مواردی وجود دارد که بسیار قابل تأمل است.
حضرت فاطمه (س) از نسل فردی است که خداوند دربارهی او فرموده است:
«خلقت الاشیاء لاجلک و خلقتک لاجلی؛ همهی چیزها را برای تو و تو را برای خودم آفریدم.»
در این بیان نورانی، عظمت وجودی پیامبر اکرم (ص) به تصویر کشیده شده است؛ هرچند عقول ما از درک کنه آن ناتوان و عاجز است.
***
بر کسی پوشیده نبود که سخنران، آن روز در مسجد مدینه و در حضور بزرگان از مهاجران و انصار، فاطمه زهرا (س)، دختر نبی اکرم (ص) است. او نیازمند آن نبود تا نام خود را در گوش جماعتی بخواند که او را نمیشناسند. فاطمه (س) جماعتی را که سودای قدرت، آنان را از درک و تصدیق حقایق ناتوان ساخته و از جادهی حق و صراط مستقیم منحرف کرده است و به مسیر باطل در غلتیدهاند، یادآور برهانِ آشکاری است که میتواند کجی و ناراستی قول و فعل همگان را معلوم سازد و عوام و عموم مردم را که مبتلای غفلت از حجت حضرت حق شدهاند، به مسیر حق ببرد.»
او نیازمند هیچ حجّتی برای اثبات صحّت و حقّانیت کلام خود نیست، زیرا استقرار در مقام عصمت و احراز رتبه ولایت تامّه از سوی حضرت حق، جل و علا، برای او کافی است که برای جملهی خلایق حجّت موجه باشد، بلد و راهنمایی در صراط حق که کلامش عین کلام حق و ارادهاش عین ارادهی حق است و در چشمبرهمزدنی هر خواستهای را اجابت میکند. از این روست که آن طاهرهی مطهره، موسوم به صدیقهی کبری (س) شده است.
در بخشی از کتاب «بدانید من فاطمه هستم» میخوانید:
در روزهای آخر عمر حضرت زهرا (س) هنگامی که آن دو با اجازهی امام علی (ع) به ملاقات آن بانوی بزرگوار رفتند، آن حضرت صورت خود را به سوی دیوار برگرداند و از آنان پرسید:
«شما را به خدا سوگند میدهم، آیا شنیدهاید که رسول خدا (ص) فرمودند:
«فاطِمَۀُ بَضْعَۀٌ مِنّی، مَنْ آذاها فَقَدْ آذانی، رِضا فاطِمَۀَ مِنْ رِضایَ وَ سَخَطُ فاطِمَۀَ مِنْ سَخَطی؛
فاطمه پارهی تن من است. هرکس او را بیازارد، مرا آزرده است. رضایت فاطمه از رضایت من و خشم فاطمه از خشم من است؟»
گفتند: آری شنیدیم.
حضرت فرمودند:
«فَاِنّی أُشْهِدُ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ اَنَّکُما اَسْخَطْتُمانی وَ ما اَرَضَیْتُمانی وَ لَئِن لَقیتُ النَّبِیَّ صلّی الله علیه و آله لاََشْکُوَنَّکُما اِلَیهِ؛ خدا و فرشتگانش را به شهادت میگیرم که شما دو نفر مرا به خشم آوردید (و آزار دادید) و موجبات خشنودی مرا فراهم نکردید. اگر با (پدرم) رسول خدا (ص) ملاقات کنم، شکایت شما را نزد او خواهم برد.»
«شخصیّت حضرت زهرا (س) در کلام وحی»، «ولایت حضرت فاطمه (س)»، «اسرار و آثار حضرت فاطمه زهرا (س)»، «کرامات و معجزات حضرت فاطمه (س)» و «دفاع حضرت فاطمه (س) از امامت و امام خویش»، از محورهای اصلی کتاب است.
***
«إِعْلَمُوا أَنّی فاطِمَۀ؛ بدانید من فاطمه هستم!» بر اساس حکمت الهی، تولّد دختری که تکمیلکنندهی موضوع نبوت و پایهگذار مسئلهی امامت است و به القاب «امّابیها» و «اُمُومَۀ الائمّه» مزیّن شده، نیازمند مقدّماتی است که در صورت فراهم نشدن، کار به سرانجام نمیرسد. امّا در زمینهی مقدّمات تولّد حضرت فاطمه (س) در زمان حیات پیامبر اکرم (ص) اختصاصاً مواردی وجود دارد که بسیار قابل تأمل است.
حضرت فاطمه (س) از نسل فردی است که خداوند دربارهی او فرموده است:
«خلقت الاشیاء لاجلک و خلقتک لاجلی؛ همهی چیزها را برای تو و تو را برای خودم آفریدم.»
در این بیان نورانی، عظمت وجودی پیامبر اکرم (ص) به تصویر کشیده شده است؛ هرچند عقول ما از درک کنه آن ناتوان و عاجز است.
***
بر کسی پوشیده نبود که سخنران، آن روز در مسجد مدینه و در حضور بزرگان از مهاجران و انصار، فاطمه زهرا (س)، دختر نبی اکرم (ص) است. او نیازمند آن نبود تا نام خود را در گوش جماعتی بخواند که او را نمیشناسند. فاطمه (س) جماعتی را که سودای قدرت، آنان را از درک و تصدیق حقایق ناتوان ساخته و از جادهی حق و صراط مستقیم منحرف کرده است و به مسیر باطل در غلتیدهاند، یادآور برهانِ آشکاری است که میتواند کجی و ناراستی قول و فعل همگان را معلوم سازد و عوام و عموم مردم را که مبتلای غفلت از حجت حضرت حق شدهاند، به مسیر حق ببرد.»
او نیازمند هیچ حجّتی برای اثبات صحّت و حقّانیت کلام خود نیست، زیرا استقرار در مقام عصمت و احراز رتبه ولایت تامّه از سوی حضرت حق، جل و علا، برای او کافی است که برای جملهی خلایق حجّت موجه باشد، بلد و راهنمایی در صراط حق که کلامش عین کلام حق و ارادهاش عین ارادهی حق است و در چشمبرهمزدنی هر خواستهای را اجابت میکند. از این روست که آن طاهرهی مطهره، موسوم به صدیقهی کبری (س) شده است.
در بخشی از کتاب «بدانید من فاطمه هستم» میخوانید:
در روزهای آخر عمر حضرت زهرا (س) هنگامی که آن دو با اجازهی امام علی (ع) به ملاقات آن بانوی بزرگوار رفتند، آن حضرت صورت خود را به سوی دیوار برگرداند و از آنان پرسید:
«شما را به خدا سوگند میدهم، آیا شنیدهاید که رسول خدا (ص) فرمودند:
«فاطِمَۀُ بَضْعَۀٌ مِنّی، مَنْ آذاها فَقَدْ آذانی، رِضا فاطِمَۀَ مِنْ رِضایَ وَ سَخَطُ فاطِمَۀَ مِنْ سَخَطی؛
فاطمه پارهی تن من است. هرکس او را بیازارد، مرا آزرده است. رضایت فاطمه از رضایت من و خشم فاطمه از خشم من است؟»
گفتند: آری شنیدیم.
حضرت فرمودند:
«فَاِنّی أُشْهِدُ اللهَ وَ مَلائِکَتَهُ اَنَّکُما اَسْخَطْتُمانی وَ ما اَرَضَیْتُمانی وَ لَئِن لَقیتُ النَّبِیَّ صلّی الله علیه و آله لاََشْکُوَنَّکُما اِلَیهِ؛ خدا و فرشتگانش را به شهادت میگیرم که شما دو نفر مرا به خشم آوردید (و آزار دادید) و موجبات خشنودی مرا فراهم نکردید. اگر با (پدرم) رسول خدا (ص) ملاقات کنم، شکایت شما را نزد او خواهم برد.»
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
تصاویر
از همین گوینده
-
-
-
-
-
-
-
-
-
زندگی دومت وقتی شروع می شود که می فهمی فقط یک زندگی داری
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان