منو
انسان ها و خرچنگ ها

انسان ها و خرچنگ ها

  • 8 قطعه
  • 135 دقیقه مدت کتاب
  • 4019 دریافت شده
کودکی به نام «ژائو پائولو» با کنجکاوی، زوایای سرزمینی مطرود را می‌کاود و با بیان روحیات یکایک ساکنان، آن مکان را خوب به تصویر می‌کشد. همسایگانی که پیوندشان با دیگران مرهون گرسنگی، درد، رنج و مطرود بودن آنهاست.

از ایرانصدا بشنوید

ساکنان روستایی در نزدیکی شهری در برزیل، مردمانی بسیار فقیرند. آنها در میان گل و لای باتلاق‌ها، برای خود کلبه‌هایی چوبی و محقر به پا کرده‌اند و غذای عمده‌شان خرچنگ است. زیرا در آن ناحیه بسیار یافت می‌شود.
دولت سعی می‌کند با توسعه‌ی این روستای کوچک مبارزه کند و جلوی ساخت کلبه‌های بیشتر را بگیرد؛ اما در میان ساکنان ده، پیرمردی افلیج به نام «کوسم» زندگی می‌کند که اغلب رهبر مردم محسوب می‌شود. با تدبیری که کوسم می‌اندیشد، مردم بدون اینکه مأموران دولتی متوجه شوند، به‌ ساخت کلبه‌ها ادامه می‌دهند.
یکی از بهترین دوستان کوسم، «ژائو پائولو» است؛ پسربچه‌ای که برای او روزنامه می‌آورد و با او صحبت می‌کند و به داستان‌هایش گوش می‌دهد.
مدتی بعد سیلی سهمگین آن نواحی را در برمی‌گیرد و خسارات فراوانی بر جای می‌گذارد. خیلی از کلبه‌ها ویران می‌شوند و عده‌ای از مردم، ناپدید و تعدادی از دام و طیور، کشته می‌شوند.
پس از فرو نشستن آب، وضعیت مردم فقیر آن ناحیه بدتر از گذشته می‌شود. اما میل به زندگی همچنان در آنها بیدار است و وادارشان می‌کند دوباره به کار و فعالیت بپردازند. کم کم زمزمه وقوع انقلاب به گوش می‌رسد، زیرا مردم ستم‌دیده و بی‌بضاعت امید دارند افراد ناصالح را از دولت بیرون بیندازند و دولتی داشته باشند که پشتیبان مردم بی‌چیز است.
خانه کوسم محل تشکیل جلسه‌های سیاسی می‌شود و او مردم آن ناحیه را راهنمایی می‌کند. اما مدّتی بعد روستا در غم و اندوه فرو می‌رود. زیرا کوسم از دنیا می‌رود.

درباره کتاب:
«ژوزوىه دو کاسترو» کتاب «انسان‌ها و خرچنگ‌ها» را در سال 1967 نوشت. داستان درباره‌ی دوران سخت کودکی نویسنده در برزیل است. این کتاب با دیگر آثار نویسنده تفاوت دارد. در کتاب‌های دیگرش پدیدهٔ گرسنگی را از نظرگاه‌های علمی و اجتماعی بررسی کرده‌ است، اما در این کتاب بیداد گرسنگی را در خلال یک داستان لطیف نمایانده است. این داستان به تنهایی بیش از همهٔ رساله‌های اقتصادی و سیاسی از چهره زشت و نفرت‌بار گرسنگی پرده بر می‌دارد.
نویسنده‌ی «انسان‌ها و خرچنگ‌ها» در گذر عمر شاهد زندگی وابسته‌ی انسان‌ها و خرچنگ‌ها در کنار هم بود؛ آدم‌هایی که مرگ و زندگی آنان به بود و نبود خرچنگ وابسته بود. کاسترو در مقدمه‌ی کتابش می گوید: «من داستان کودک بی‌نوایی را برای شما نقل می‌کنم که چشم به مناظر این جهان می‌گشاید، اما چشم‌اندازش محدود است به شاخه‌ی بزرگی از یک دریا، دریای بی‌نوایی و سیه‌روزی که سراسر یک قاره را در بر گرفته است. برای شما حکایت خواهم کرد که چگونه در باتلاق‌های «رسیف» در میان غریق‌های این دریا گرسنگی را کشف کردم. من پدیده گرسنگی را در دانشگاه سوربن یا در دانشگاه‌های دیگر نشناختم؛ در باتلاق‌های «کاپی باریب» و محلات محروم « آفوگادو»، «پیتا» و «سانتو آمارو» و در جزیره‌ی «لیت» گرسنگی وجود خود را بر من آشکار ساخت».
کاسترو برای نخستین بار از این دیو نابکار سخن می‌گوید و به انسان‌ها هشدار می‌دهد تا از وجود دشمنی که در کنارشان کمین کرده است، آگاه شوند. شاید کاسترو نمی‌خواهد در این کتاب روشِ درمان را نشان دهد، بلکه با تجسم درد می‌خواهد راه پیشگیری را گوشزد کند.

درباره‌ی نویسنده:
«ژوزوئه دو کاسترو» پزشک، متخصص علم تغذیه، نویسنده، استاد دانشگاه و رئیس پیشین سازمان خواربار جهانی(فائو) و فعال اجتماعی در زمینه‌ی مبارزه با گرسنگی جهانی بود.
او در سال 1908 میلادی در منطقه‌ی رسیف برزیل به‌دنیا آمد و در سال 1973 میلادی در پاریس از دنیا رفت. او که در پزشکی، جامعه‌شناسی و دانش جغرافیا شهرت و اعتباری دارد، در سرزمینی فقیرنشین که زادگاه هزاران گرسنه بوده و هست، از شکم این دیو وحشت و مرگ به دنیا آمد. در گرسنگی زاده شد و با گرسنگی بزرگ شد.
مهم‌ترین آثار او کتاب «جغرافیای گرسنگی» (منتشر شده در سال 1946 میلادی) و «ژئوپلتیک گرسنگی» است که در سال 1952 میلادی در برزیل و به زبان پرتغالی منتشر شد. کتاب اخیر در سال 1341 خورشیدی به‌ نام «انسان گرسنه» ترجمه و منتشر شد.

*کتاب: انسان‌ها و خرچنگ‌ها (1967)

*لازم به ذکر است قسمت ششم کتاب با صدای راوی دیگری روایت شده است.

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

5

محتوا و داستان

5

فصل ها

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • ممنون دوست داشتم به هرحال یک پایان تلخ بهتر از یک تلخی بی پایانه
  • درود بر استاد رضوی عزیز که با صدا و روایت زیباشون میشه ساعت ها بدون خستگی داستان شنید و کتاب هم بسیار عالی بود و ملموس⚘💕
  • خیلی بده که آخرشو کس دیگه ای تموم کرد ترجیح میدادم تا آخر صدای بهروز رضوی رو بشنوم، این درست نبود
  • اتفاقی برای آقای رضوی افتاده؟؟
  • اثر خوب و تأثیرگذاری بود. عمق کثافت و درد و رنج محیط قابل درک بود.
  • با سلام کتاب تفسیر گذاری بود محمود رضا طاهرخانی
  • از اثار این نویسنده بیشتر روایت کنید ،شاید به نوعی حال و روز این روزها رو روایت کرده باشه،ممنون از اقای رضوی
  • خوشم نیومد،تشکر از راویان محترم خصوصا جناب آقای رضوی که امیدوارم در صحت وسلامت باشند
  • اصلا جالب نبود
  • داستان بسیار تاثیر گذاری بود
  • اوایل داستان خیلی قشنگ بود و حال و هوای زیبایی داشت. اما بسیار تلخ تمام شد. ممنون ایرانصدا،مهرنوش زاهدی

تصاویر

از همین گوینده

کتاب گویا