- 7843
- 1000
- 1000
- 1000
عمو شکلاتی
«عطایی» مالک «خانه مهربانی» که محل نگهداری کودکان بیسرپرست است، درگذشته است. حالا پسرش قصد دارد ملک موروثی پدر را بفروشد؛ درحالی که علاوه بر تعیین تکلیف کودکان بیسرپرست، مردم محله در تدارک برگزاری مراسمهای نورورزیاند.
از ایرانصدا بشنوید
«بابک عطایی» قصد دارد ملک موروثیاش (خانه مهربانی) را بفروشد که محل نگهداری از کودکان بیسرپرست است. «عطیه»، تنها کودکی که در این مرکز باقی مانده، تعطیلات نوروز را همراه پرستار مرکز، «پروین» میگذراند. آنها برای رفع تنهایی به خانه همسایه مجاورشان، یعنی «شیرعلی» و «خدیجه»، میروند. اهالی خانه در تلاشاند تا در روزهای عید لحظههای شادی را برای عطیه ایجاد کنند.
«طاهر» که صاحب نیم دانگ از خانه مهربانی شده، به آنجا میآید و در خانه شیرعلی اقامت میکند. او در گفتوگوی تلفنی با مادرش متوجه میشود که دختر داییاش قصد ازدواج دارد. طاهر که به دختر داییاش علاقهمند است، با خدیجه صحبت میکند و خدیجه به او قول میدهد تا به او در این رابطه کمک کند.
ازطرفی «سهیل» که افسر اداره آگاهی است، متوجه میشود «جلالی» که قصد شراکت با طاهر را دارد، فردی کلاهبردار است؛ بنابراین درست در لحظهای که آنها تصمیم دارند قرارداد را امضا کنند، سر میرسد و او را دستگیر میکند.
«طاهر» که صاحب نیم دانگ از خانه مهربانی شده، به آنجا میآید و در خانه شیرعلی اقامت میکند. او در گفتوگوی تلفنی با مادرش متوجه میشود که دختر داییاش قصد ازدواج دارد. طاهر که به دختر داییاش علاقهمند است، با خدیجه صحبت میکند و خدیجه به او قول میدهد تا به او در این رابطه کمک کند.
ازطرفی «سهیل» که افسر اداره آگاهی است، متوجه میشود «جلالی» که قصد شراکت با طاهر را دارد، فردی کلاهبردار است؛ بنابراین درست در لحظهای که آنها تصمیم دارند قرارداد را امضا کنند، سر میرسد و او را دستگیر میکند.
امتیاز
کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان
محتوا و داستان
فصل ها
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان