منو
روزهای بد، روزهای خوب

روزهای بد، روزهای خوب

  • 9 قطعه
  • 171 دقیقه مدت کتاب
  • 5976 دریافت شده
نویسنده: نعیما کرمی
کارگردان: صدرالدین شجره
قالب: نمایشی
دسته‌بندی: رمان و داستان
«اشکان حریری» یک خلافکار قدیمی است که از 23 سال پیش تصمیم گرفته آدم خوبی باشد. «کیومرث» از دوستان قدیمی‌ اشکان، پسرش را گروگان گرفته و از او می‌خواهد تا به تهران بیاید، اما برحسب اتفاق کیومرث به دست «مانی» کشته می‌شود.

از ایرانصدا بشنوید

از آن روزی که «دکتر اشکان حریری» با کشتن دو قاتل حرفه‌ای که به مطب او آمده بودند، از جان خود و بیمارانش دفاع کرد، فرد دیگری به نام «کیومرث» به سراغ او آمد. کیومرث، اشکان را دوست قدیمی خود قلمداد و به نام فرزاد خطاب می‌کرد؛ اما اشکان حرف‌های او را انکار کرد.
کیومرث اقدام به تهدید خانواده اشکان کرد؛ به طوری که حتی «نسرین»، همسر اشکان، هم به شوهرش شک کرد. اشکان حاضر نبود پلیس را در جریان بگذارد.
کیومرث پسر اشکان،مانی، را گروگان گرفت و از اشکان خواست تا با او به تهران برود. او به خانه اشکان رفت و پس از یک درگیری، به دست مانی کشته شد. نسرین تصمیم گرفت تا اشکان را برای حقایقی که به او نگفته، ترک کند.
دکتر اشکان حریری، همان «فرزاد نصیرجو» است که زمانی در کارهای خلاف بوده است. او بیست و سه سال پیش تصمیم گرفت آدم خوبی باشد.
اشکان از نسرین می‌خواهد در خانه و در کنار بچه‌ها بماند و خودش به هتل می‌رود. در هتل، «آلبرت» پسر عموی اشکان، با او تماس می‌گیرد. او در این مدت به دنبال اشکان بوده و از او می‌خواهد که به تهران بازگردد.

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

3

محتوا و داستان

3

آسیب ها

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • توهین به شعور مخاطب
  • خوب بود
  • عااالی
  • واقعا قشنگ بود😍😍
  • لطفا از این داستان های نمایشی زیاد بزارید
  • داستان خوبی داشت ولی متاسفانه با این که صداپیشه ها حرفه ای بودن ولی خوب بازی نمی کردن. مثلا خانم متخصص بعد از گم شدن پسرش میاد که به همسرش اطلاع بده، منتظر میشه تا براش اب بیارن، بخوره و بعد بگه که پسرشون خونه نیومده و همون موقع دختر کوچولوشون تو ماشین منتظره که به نظر من غیرواقعی بود. در هر صورت از زحمتی که کشبده بودن ممنونم

تصاویر

کتاب گویا