منو
سرزمین دو خورشید

سرزمین دو خورشید

  • 7 قطعه
  • 136 دقیقه مدت کتاب
  • 12407 دریافت شده
نویسنده: امیرحسین نجفی
کارگردان: ژاله علو
قالب: نمایشی
دسته‌بندی: رمان و داستان
سه برادر پس از مرگ پدرشان، دارایی او را بین خود قسمت می‌کنند. برادران بزرگ‌تر با ثروت موروثی به قمار و شادکاری مشغول می‌شوند تا بالاخره همه آن را بر باد می‌دهند. اما برادر کوچک‌تر در جست و جوی دختر پادشاه «سرزمین دو خورشید» راهی سفر می‌شود.

از ایرانصدا بشنوید

سه برادر به نام‌های «ملک سعید»، «ملک مسعود» و «ملک محمد» بعد از مرگ پدرشان، دارایی او را بین خود قسمت می‌کنند. برادران بزرگ‌تر راه
اشتباه را پیش می‌گیرند و با ثروت موروثی به قمار و شادکاری مشغول می‌شوند تا بالاخره با بر باد دادن آن، مجبور به ترک شهر و دیارشان می‌شوند. اما پدر، وصیت دیگری هم به پسرانش کرده که به درِ اتاق گوشه حیاط هرگز نزدیک نشوند و آن را باز نکنند. ملک محمد بالاخره وسوسه می‌شود و در اتاق را باز می‌کند و با صندوقچه‌ای روبه رو می‌شود و تصویر دختر پادشاه «سرزمین دو خورشید» را در آن صندوق پیدا می‌کند.
ملک محمد تصمیم دارد که به سرزمین آن دختر برود و صاحب تصویر را پیدا کند. در راه سفرش، سختی‌های بسیاری را تحمل می‌کند. او در طول سفر باعث نجات «پریزاد»، یکی از دختران شاه پریان، می‌شود و پریزاد هم او را نزد پدرش و به سرزمین خود می‌برد. پدر «ملک‌زاد» برادر کوچک‌تر پادشاه سرزمین دو خورشید است. ملک محمد موفق می‌شود که با «خورشید شاه بزرگ» پادشاه پریان دیدار کند. خورشید شاه، شمشیر و انگشترش را به پاس جوانمردی به ملک محمد می‌بخشد و او را راهی سرزمین تاریکی‌ها می‌کند تا با دیو سیاه تاریکی‌ها بجنگد.
برادران ملک محمد یعنی ملک سعید و ملک مسعود، از بد روزگار، به دست برده‌فروشان می‌افتند و در بازار شهری غریب به فروش می‌رسند. دست بر قضا، خریداران آن دو برادر، دو رفیق صاحب طباخی یعنی «عماد و صفر» هستند. این دو برادر یعنی سعید و مسعود را می‌خرند و با خود به شهر و دیار اصلیشان می‌آورند تا به این وسیله، آنها متنبه شوند و بتوانند زندگی دوباره‌ای آغاز کنند. مسعود و سعید که حالا از گذشته خودشان سخت پشیمان هستند، بیکار نمی‌نشینند و نقشه‌هایی در سر دارند.

*این داستان بر گرفته از افسانه‌های «هزار و یک شب» است و از بهترین یادگارهای متون کهن ادب پارسی است که با نام «هزار افسان» در ایران باستان شهرت داشته و قبل از دوره هخامنشی در هندوستان نوشته شده بود. این اثر پیش از حمله اسکندر به زبان پهلوی ترجمه و در دوره اسلامی نیز به زبان عربی برگردانده شد و تعدادی حکایت عربی نیز به آن افزودند و نام کتاب به «الف لیلـة و لیله» تغییر پیدا کرد. کل حکایت این داستان درباره پادشاهی به نام شهریار است که به زنان بدبین بود و هر زنی را که می‌گرفت، روز بعد او را می کشت. شهرزاد (دختری که از بیزاری پادشاه از زنان آگاه بود) با شهریار ازدواج کرد و هر شب برای پادشاه قصه‌ای دنباله‌دار را روایت می‌کرد و این قصه گویی‌ها هرشب ادامه داشت... درنهایت در دوره «محمدشاه قاجار» فردی به نام «عبدالطیف طسوجی» کتاب را به فارسی ترجمه کرد. از ویژگی‌های این کتاب، ذکر مجموعه آداب و رسوم و قصه‌های کهن مردم ایران، هند و سرزمین‌های عربی است؛ این کتاب سرشار از نکته های پندآموز است.

******
به علت قدیمی بودن و کیفیت نامناسب بعضی از قسمت های کتاب، از شما مخاطبان محترم پوزش می‌خواهیم.

امتیاز

کیفیت هنری و اجرای صداپیشگان

3

محتوا و داستان

5

آسیب ها

فصل ها

مشخصات کتاب گویا

سایر مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • سلام و درود و خسته نباشید جا داره یادی کنیم از روانشاد ، احمد آقالو حیف ازین مَرد 😔 از بچگی عاشق و شیفته ی چهره و بازیگریش بودم نمیدونم چرا چهره و صداش برام آرامش بخش بود خدایش بیامرزد
  • خواهشا داستانهای کهن ایرانی بیشتر بذارید ممنون
  • کیفیت صدا خیلی بد بود متاسفانه نتونستم ادامشو گوش کنم
  • ‌ ممنون
  • خیلی عالیه ولی حیف کیفیت صدا خیلی پایینه
  • ممنون میشیم اگه روایت های شاهنامه رو بزارین خیلی جذابن البته نمایشی یعنی روح ادمو می‌بره ب اون زمان
  • سلام داستان بسیار زیبایی بود.خواهشمندم بیشتر از این نوع داستانها قرار دهید.
  • عالی بود....
  • عالی بود
  • عالی بود
  • سلام خدا قوت بسیار عالی بود لطفا از شاهنامه و کتاب هایی از این دست برنامه بسازید
  • خواهشا هزار و یکشب رو بازم قرار بدین
  • نکته دیگری که قابل درک نیست، این است که درابتدای داستان اشاره ای به برادران شیخ نشده و از انها بعنوان گروه یاد شده، گویی که شیخ آنها را نمیشناخته و با انها همسفر شده!!!!
  • عالیه😙😙

تصاویر

کتاب گویا